یهر

لغت نامه دهخدا

یهر. [ ی َ هََ ] ( ترکی ،اِ ) زین برگ و ساز اسب. اوستام. ( یادداشت مؤلف ).
- یهرپوش ؛ زین پوش. زین پوش اسب. ( یادداشت مؤلف ).
یهر. [ ی َ هََ / ی َ ] ( ع ص ، اِ ) جای فراخ تابان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جای تابان. ( آنندراج ). || ( اِمص ) ستیهیدگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). لجاجت و ستیهیدگی. ( ناظم الاطباء ).
یهر. [ ی ُ ] ( اِ ) میل و خواهش و آرزو. ( ناظم الاطباء ).
یهر. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ابرشیوه بخش حومه شهرستان دماوند، در 50هزارگزی خاور دماوند و 6هزارگزی شمال راه شوسه تهران به مازندران ، با 275 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

میل و خواهش و آرزو

دانشنامه عمومی

یهر (روستا). روستای یهر از توابع شهرستان دماوند واقع در استان تهران می باشد.
مردم این روستا از قومیت طبری هستند و به زبان طبری دماوندی که گویشی از زبان مازندرانی می باشد صحبت می کنند.
یهر. ( ترکی، اِ ) زین برگ و ساز اسب. اوستام. یهرپوش؛ زین پوش. زین پوش اسب. قلعه تیموری از آثار تاریخی شهرستان دماوند در شرقی ترین نقطه روستا واقع است. یهر در میان دره ها محصور است و عملاً در بالا کوه است و شکل زین اسب وار آن در حقیقت ریشه در نام آن دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم