کوتم

لغت نامه دهخدا

کوتم. [ ک َ ت َ ] ( اِخ ) نام ناحیتی است از آن آنسوی رودیان به گیلان. ( از حدود العالم چ دانشگاه ص 149 ). شهرکی است از نواحی گیلان و هبةاﷲبن ابی المحاسن بن ابی بکر جیلانی ابوالحسن - یکی از زهاد دقیق النظر در ورع و اجتهاد - بدانجا منسوب است. ( از معجم البلدان ). کوتم از اقلیم چهارم است و در کنار دریا افتاده است و بندرگاه کشتی که از گورگان و طبرستان و شیروان از آنجابیرون می آید و حاصل عظیم دارد. ( نزهة القلوب ). بندرگاه کوچکی بود در کنار مصب سفیدرود. کهدم. کوهدم. ( فرهنگ فارسی معین ) : و او [ خداوند جلال الدین حسن بن... بزرگ امید ] چهار دختر از امرای جیلانات بخواست. از دختر امیره کوتم علاءالدین متولد شد. ( تاریخ گزیده چ نوایی ص 525 )

فرهنگ فارسی

بندرگاه کوچکی بود در کنار مصب سفیدرود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال عشقی فال عشقی فال راز فال راز