قاب دستمال

لغت نامه دهخدا

قاب دستمال. [ دَ ] ( اِ مرکب ) مرکب از قاب ترکی به معنی ظرف و دستمال فارسی. جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند. جعاله و جعال. ( منتهی الارب ). || رکوی که خوالیگران ظرف چرب را در آب گرم بدان سایند و چربی گیرند و آن غیر جل قاب شوری است. و رجوع به قاب شور شود.

فرهنگ معین

(دَ ) (اِمر. ) دستمالی که در منزل برای پاک کردن یا خشک کردن به کار می رود. قابس (بِ ) [ ع . ] (اِفا. ) سوزنده ، درخشان .

فرهنگ عمید

تکه ای پارچه که با آن ظرف ها را بشویند یا گردگیری کنند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند جعاله .

ویکی واژه

دستمالی که در منزل برای پاک کردن یا خشک کردن به کار می‌رود. قابس (بِ)
سوزنده، درخشان.
NAME?
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال چوب فال چوب فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال درخت فال درخت