لغت نامه دهخدا
بعد خدا آنچه بی شبیه و زوال است
نور رسول خدا محمد و آل است
آل کدام ؟ ابن عم او اسداﷲ
بضعه او و آن دو شبل شیرمثال است
نه تن پاک دگر که آخر آنان
قائم عصر آن قوام ماضی و حال است
احمد مرسل نبی خاص خداوند
ای که عطای تو را سبق به سؤال است
زآن لب گوهرفشان به گاه تکلم
نظم کلام است یا عقود لاَّل است
خاک رهت را خواص چشمه خضر است
خضر ترا ریزه خوار خوان نوال است
یوسف دربان بارگاه جلالت
کرسی کریاس آستان جلال است...
جزو مدیحت کتاب رب حمید است
مدح ترا قابل آن خجسته مقال است
شاعر ساحر به مدح احمد و آلم
شعر چنین شعر نیست ، سحر حلال است
روح رهی ای رسول خاک رهت باد
گرچه خیال بلند و فکر محال است.( از مجمع الفصحاء ج 2 صص 333-334 ).