شیرینی خوران

لغت نامه دهخدا

شیرینی خوران. [ خوَ / خ ُ ] ( اِمص مرکب ) شیرینی خوردن. مجلس جشن و سرور و شادمانی تشکیل دادن و در آن حضار را شیرینی قسمت نمودن. || مراسم نامزدی برپای داشتن عروس و داماد را پیش از آئین نکاح. شیرینی خوردن. ( یادداشت مؤلف ) :
چو عقد گفتگو بستی دهانش
شدی جان صرف شیرینی خورانش.سعید اشرف ( از آنندراج ).رجوع به شیرینی خوردن شود.

فرهنگ عمید

رسم شیرینی خوردن و شادی کردن که پس از خواستگاری دختر و پایان گفتگو توافق طرفین در خانۀ عروس صورت می گیرد و نامزدی پسر و دختر اعلام می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جشنی که قبل از عقد دختر از طرف داماد با فرستادن شیرینی به منزل عروس منعقد می شود .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:شال و انگشترکنان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم