شاهدارو. ( اِ مرکب ) دارو که در اهمیت اثر نوع ممتاز خود باشد. ( آنندراج ). || داروی شاه. دوای شاه. ( انجمن آرا ). || مجازاً شراب انگوری را گویند. منیری در شرفنامه این نام گذاری را به جمشید منتسب داشته است و داستانی از پیدا آمدن انگور و شراب نقل کرده که ظاهراً مأخوذ از نوروزنامه منسوب به خیام و داستان شیمران شاه و کنیزک و پیدا آمدن درخت رزست : صاحبا از کرم دریغ مدار شاه داروی لطف از این پژمان.طیان مرغزی ( از جهانگیری ).شاه دارو بود شراب ولی زو چو بر حد اعتدال خوری.؟ ( از جهانگیری ).
فرهنگ عمید
۱. بهترین دارو، دارویی که از همۀ داروها بهتر و سودمندتر باشد: شاه دارو بُوَد شراب، ولی / زو چو بر حد اعتدال خوری (؟: مجمع الفرس: شاه دارو ). ۲. شراب.
فرهنگ فارسی
۱ - دارویی که از همه داروها سودمند تر باشد بهترین دارو عالیترین دوا : شاه دارو بود شراب بلی زو چو بر حد اعتدال خوری . ( جوامع الحکایات ) ۲ - شراب باده .