سپید امدن
( سپید آمدن ) سپید آمدن. [ س َ / س ِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از ظاهر و نمودار شدن. ( آنندراج ) :
به پیش طره اش تأثیر نتواند سپید آمد
بغیر از پختگی ظاهر نشداز عنبر خامم.محسن تأثیر ( از آنندراج ).|| سرخ رو گشتن و محروم گردیدن. ( آنندراج ).
( سپید آمدن ) کنایه از ظاهر و نمودار شدن سرخ رو گشتن و محروم گردیدن