روایی داشتن

لغت نامه دهخدا

روایی داشتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) رواج داشتن. گرمی و رونق داشتن. رایج بودن :
اکنون که ز هیچ سو ندارد
بازار هنروران روایی.کمال الدین اسماعیل. || شایستگی و سزاواری داشتن. قرب ومنزلت داشتن. مورد ستایش و محبت بودن. مورد تعظیم وتکریم قرار گرفتن :
ستاره نزد تو دارد روایی
که با ماهت نبوده ست آشنایی.( ویس و رامین چ مینوی ص 300 ).|| حلال بودن. مباح بودن. رجوع به روایی شود. || نفوذ داشتن. نفاذ داشتن. رجوع به روایی شود.

فرهنگ فارسی

رواج داشتن گرمی و رونق داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم