لغت نامه دهخدا رسوخ کردن. [ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بطور ثابت و استوار در دل اثر کردن و راه پدید کردن دل به استواری. ( ناظم الاطباء ). رخنه کردن. نفوذ کردن. اثر کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).