رایت بستن

لغت نامه دهخدا

رایت بستن. [ ی َ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ترتیب دادن عَلَم.
- رایت بستن به نام کسی ؛ ظاهراً یکی از آداب و تشریفات متداول عهد قدیم بوده که سلطان یا خلیفه هنگام برگزیدن حاکم یا امیری برای بزرگداشت وی رایت و یا علمی بنام او می بسته است : هارون الرشید نیزه و رایت خراسان ببست بنام فضل و منشور بدو دادند و خلعت بپوشید و بازگشت با کوکبه ٔسخت بزرگ. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 422 ).

فرهنگ فارسی

ترتیب دادن علم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال امروز فال امروز فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت