خان ماهی

لغت نامه دهخدا

خان ماهی. [ ن ِ ] ( اِخ ) برج حوت :
تا که آن سلطان به خان ماهی آید میهمان
خازنان بحر در بر میهمان افشانده اند.خاقانی.

فرهنگ فارسی

برج حوت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال لنورماند فال لنورماند فال عشقی فال عشقی فال رابطه فال رابطه