خام اندیش

لغت نامه دهخدا

خام اندیش. [ اَ ] ( نف مرکب ) خام اندیشنده. کسی که اندیشه پخته ندارد :
با چنین طالعی که بردم نام
چون به اقبال زاده شد بهرام
پدرش یزدگرد خام اندیش
پختگی کرد و دید طالع خویش.نظامی.

فرهنگ عمید

دارای اندیشۀ خام و نادرست: پدرش یزدگرد خام اندیش / پختگی کرد و دید طالع خویش (نظامی۴: ۵۶۴ ).

فرهنگ فارسی

خام اندیشنده کسی که اندیشه پخته ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان فال حافظ فال حافظ