خارجه ٔ عامری

لغت نامه دهخدا

خارجه عامری. [ رِ ج َ ی ِ م ِ] ( اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد: ( سال چهل ) باول سال از جمله خوارج سه کس بودند: یکی عبدالرحمن بن ملجم المرادی ، و دیگر مبارک بن عبداﷲ و سه دیگر عمروبن بکر التمیمی و همواره بر علی و معاویه و عمرو عاص لعنت کردندی ، پس گفتند، خود را بخدای بخشیم و این سه کس را بکشیم که همه فتنه از این سه باشد و بر این باستادند و شمشیرها را زهرآب دادند و میعاد کردند که برمضان اندر روز آدینه بامداد پگاه به اول صف اندر پیش محراب باستند، و هرکسی یکی را بکشند، پس عمروبن بکربه مصر رفت سوی معاویه ، و عبدالرحمن ملجم بکوفه بازاستاد بکشتن علی بن ابی طالب ، پس از این جمله عمروعاص را قضا را آن روز قولنج بود. خارجه را - صاحب شرط را- فرمود تا نماز بکند، چون اندر رفت هنوز تاریک بود. عمرو شمشیر بزد و خارجه کشته شد، پس او را بگرفتندو از حال پرسیدند. ( مجمل التواریخ و القصص ص 292 ). بنا بر قول حبیب السیر نام این شخص خارجه عامری بوده است. ( حبیب السیر چ 1 تهران جزو 4 از ج 1 ص 195 ).

فرهنگ فارسی

مولف مجمل التواریخ آرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان فال لنورماند فال لنورماند