تقریر بستن

لغت نامه دهخدا

تقریر بستن. [ ت َ ب َ ت َ ] ( ع مص ) در عبارت زیر ظاهراً بمعنی اداره کردن ناحیتی است به برگماشتن متصرفان و عاملان در آن : و مجدالملک به پارس بوده با جد این بنده که تقریر پارس می بست به ابتداء عهد کریم جلالی رعاه اﷲ. ( فارسنامه ابن البلخی ص 118 ).

فرهنگ فارسی

اداره کردن ناحیتی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چوب فال چوب