تراش زدن

لغت نامه دهخدا

تراش زدن. [ ت َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) تراشیدن و ستردن موی. ( آنندراج ) :
خط را زدی تراش و جهان در ندامت است
مصحف سپید گشت نشان قیامت است.عبدالرزاق فیاض ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بمعنی تراشیدن و ستردن موی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال میلادی فال میلادی فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا