تباهی اوردن

لغت نامه دهخدا

( تباهی آوردن ) تباهی آوردن. [ ت َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) فساد انداختن :
شه چو ظالم بود نپاید دیر
زود گردد بر او مخالف چیر
رخنه در پادشاهی آرد ظلم
در ممالک تباهی آرد ظلم.سنایی.

فرهنگ فارسی

( تباهی آوردن ) ( مصدر ) فساد انداختن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم