افت و انداز

لغت نامه دهخدا

افت و انداز. [اُ ت ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) عبارت از حرکات خوش آینده کردن است. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
افت و انداز بتی را بنده ام
کز سرینش نشئه کان میچکد.ملافوقی یزدی ( از آنندراج ).زخمها سر از جگر برکرده و من بیخبر
افت و انداز نگاه تیغبارش نازک است.نورالدین ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عبارت از حرکات خوش آینده کردن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت