اثبات پذیری گزاره های دینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بنیادی ترین مسئله در حوزه معرفت شناسی دینی و کلام جدید که دشوارترینِ آن ها نیز هست، اثبات پذیری گزاره های دینی است که در باب صدق و توجیه باورهای دینی جست وجو می کند.در کلام سنتی تعیین صدق و کذب گزاره های دینی محل اصلی مناقشه بود و هیچکس در اصل معناداری گزاره های دینی تردید روا نمی داشت، اما با پیدایش مکتب پوزیتیویسم منطقی عده ای از فلاسفه اصل معناداری گزاره های دینی را مورد تردید قرار دادند و با ارائه معیارهایی مانند اصل تحقیق پذیری یا اصل ایمان گرایی مدعی شدند که گزاره های دینی فاقد محتوا و مضمون معرفت بخش اند و بر هیچ امر واقعی دلالت ندارند و از اینرو حکم یا تصدیق به معنای دقیق کلمه به شمار نمی آیند.در طرف مقابل طرفداران اثبات پذیری گزاره های دینی معتقدند که با استدلال و احتجاج عقلی می توان گزاره ای دینی را به اثبات رساند؛ یعنی گزاره های دینی قابلیت دفاع عقلانی را دارند. در اصل آنچه گروه های معتقد به اثبات پذیری را از مخالفانشان متمایز می نماید این است که آنها عقل را به عنوان منبع و ابزار شناخت به رسمیت می شناسند.
بحث اثبات پذیری گزاره های دینی یکی از مهم ترین مباحث فلسفه دین به شمار می رود. اهمیت این مبحث از آن جهت است که هرگونه بحث و استدلال در مورد خدا و دیگر گزاره های دینی منوط به اثبات پذیر بودن گزاره های دینی است. از این رو شاید بتوان بحث اثبات پذیری و معناداری گزاره های دینی را زیربنایی ترین بحثی دانست که در فلسفه دین مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است.
سوالات مبحث
در اینکه همه نظام های دینی از عقل استفاده می جویند جای بحث و مناقشه نیست، بلکه محل نزاع این است که آیا عقل می تواند در تعیین اعتبار یا عدم اعتبار نظام ها و گزاره های دینی نقشی ایفا کند؟ آیا اصلا عقل در این زمینه نقشی دارد؟ آیا می توان ایمان داشتن را منوط به عقل دانست؛ یعنی آیا شخص باید دلایل خوبی برای اعتقاد به صدق ایمانش داشته باشد یا خیر؟
پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۷۲.
برای روشن شدن معنای اثبات پذیری گزاره های دینی، می بایست ابتدا واژه های دین و اثبات پذیری را تعریف نمود.
← مفهوم دین
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم