ابو مقدام

لغت نامه دهخدا

ابومقدام. [ اَ م ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن سدوس. محدث است.

فرهنگ فارسی

محدث است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان فال چای فال چای