ابو رمله

لغت نامه دهخدا

ابورمله. [ اَ ؟ ل َ ] ( اِخ ) عامر. محدث است.

فرهنگ فارسی

عامر محدث است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس فال راز فال راز