لغت نامه دهخدا ابن دایه. [ اِ ن ُ ی َ ] ( اِخ ) عیسی بن میمون مکی. محدث و مفسر، از مجاهد روایت دارد و او را تفسیریست.ابن دایه. [ اِ ن ُ ی َ ] ( ع اِ مرکب ) کلاغ. ( مهذب الاسماء ). زاغ. غراب.