کوال

لغت نامه دهخدا

کوال. [ ک َ / ک ُ ] ( اِمص ) اندوختن و جمع کردن. ( برهان ) ( آنندراج ). گوال صحیح است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || نمو و بالیدن و افزایش کشت و زراعت. ( برهان ) ( آنندراج ). گوال صحیح است. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به گوال و کوالیدن و گوالیدن شود.
کوال. [ ک َ ] ( اِخ ) رود معروفی است در مرو شاهجان. در ساحتش روستاها و خانه ها است ، از آن جمله است قریه حفصاباد، و بدین جهت کوال حفصاباد نیز گفته می شود. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

اندوختن و جمع کردن . گوال صحیح است .

دانشنامه عمومی

کوال ( به لاتین: Kowal ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در شهرستان ووتس واوک واقع شده است.
این شهر هم چنین محل تولد کازیمیر کبیر، پادشاه لهستان است.
کوال ۴٫۶۸ کیلومترمربع مساحت و ۳٬۴۸۴ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم