کاهکش

لغت نامه دهخدا

کاهکش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کشنده و حمل کننده کاه. کسی که کاه حمل میکند. ( یادداشت مؤلف ). || به کنایت ، کاهکشان یا کهکشان است :
از فلک و راه مجره اش مرنج
کاهکشی را به یکی جو مسنج.نظامی.رجوع به کاهکشان و کهکشان شود.
کاهکش. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لاراز بخش حومه شهرستان شهرکرد که دارای 388 تن سکنه ، آب آن از زاینده رود و قنات و محصول عمده اش کشمش ، بادام و برنج است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

کاهکش ؛ روستایی در شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. یکی از زیباترین روستاهای استان چهارمحال بختیاری به سبب مجاورت با رودخانه زاینده رود که دارای باغات بسیاری شامل: هلو، بادام، گردو وسایر میوه های سردسیری می باشد. فاصلهٔ این روستا از شهر سامان حدوداً ٥ کیلومتر است. گذشتن رودخانه زاینده رود از میان روستای کاهکش زیبایی بی مانند به این روستا بخشیده است.
این روستا در دهستان سامان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۷۳ نفر ( ۲۰۶خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم