چپ زدن

لغت نامه دهخدا

چپ زدن. [ چ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) گمان میکنم بمعنی سیلی و تپانچه زدن باشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
در چپ زدن خرد شوی راست
دانی چپ خود ز جانب راست
دانسته شوی بکار دانی
بر سر صحیفه معانی.امیرخسرو ( از امثال و حکم ).- خود را به کوچه علی چپ زدن ؛ کنایه است از تجاهل کردن درامری یا اظهار آشنائی نکردن با کسی. رجوع به چپ شود.

فرهنگ معین

(چَ. زَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - از راه دیگر رفتن ، راه را کج کردن . ۲ - تندروی در عقاید سیاسی .

فرهنگ فارسی

خود را بکوچ. علی چپ زدن کنایه است از تجاهل کردن در امری یا اظهار آشنائی نکردن با کسی .

ویکی واژه

از راه دیگر رفتن، راه را کج کردن.
تندروی در عقاید سیاسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم