هزهز

لغت نامه دهخدا

هزهز. [ هَُ هَُ ] ( ع ص ) آب بسیار و روان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بئر هزهز؛ چاه دورتک. ( منتهی الارب ). چاه عمیق. ( از اقرب الموارد ). || نهر هزهز؛ جوی جنبان. ( منتهی الارب ). که موج زند از صافی. ( از اقرب الموارد ).
هزهز. [ هَُ زَ هَِ ] ( ع ص ) آب بسیار و روان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || صاف از آب و شمشیر: ماء هزهز و سیف هزهز؛ صاف. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

آب بسیار و روان صاف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم