لکشمی

لغت نامه دهخدا

لکشمی. [ ل َ] ( اِخ ) و فی بشن دهرم قول مارکندیو عند ذکره الروحانیین ان کل واحد من براهم و کارتکیوبن مهادیو و لکشمی... و سببه ان لکشمی زوجة باسد یوتخلی عن بل بن بیروجن الملک المحبوس فی الارض السابعة کل سنة فی هذا الیوم و تخرجه الی الدنیا فیسمی بل راج ، ای امارة بل. ( ماللهند بیرونی ص 289 ).

فرهنگ فارسی

و فی بشن دهرم قول مارکند عنده ذکره الروحانیین ان کل واحد من براهم و کارتکیو مهادیو و لکشمی .

دانشنامه آزاد فارسی

لَکْشمی (Lakshmi)
الهۀ هندوی ثروت و زیبایی و همسر ویشنو. گاهی او را الهۀ نیلوفر آبی هم می خوانند. دیوالی، جشن پائیزی نورها، عید اوست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال چوب فال چوب فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی