قاضی گری

لغت نامه دهخدا

قاضی گری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) شغل قضا : گفت... ای ابوالقاسم یاد دار قوّادی به از قاضی گری است. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

شغل قضا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم