سرع

لغت نامه دهخدا

سرع. [ س َ / س ِ ] ( ع اِ ) شاخ تر رَز بدانجهت که نازک میشود. || شاخ تر از هر درخت که باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

شاخ تر بدانجهت که نازک میشود شاخ تر از هر درخت که باشد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سِرّاً: راز - مطلبی که در دل پنهان کرده باشند و نخواهند دیگران از آن خبردار شوند
تکرار در قرآن: ۲۳(بار)
سرعت به معنی شتاب است. سریع: شتابنده . اسرع اسم تفضیل است . بدانید حکم برای او است و او از همه حسابگران تند کارتر است. سراع (به کسر س) جمع سریع است . سراعاً حال از ضمیر مجرور یعنی روزی زمین از بالای آنها شکافته شود و شتابان بر خیزد مثل . مسارعه به معنی مشارکت و تکثیر هر دو آمده است در بیشتر آیات قرآن به معنی تکثیر و مبالغه است مثل آیا گمان می‏کنند آنچه از مال و پسران به ایشان می‏دهیم در رساندن خیرات به آنها بیشتر سرعت نشان می‏دهیم ؟ . این هم ظاهراً برای مبالغه است یعنی به سوی آمرزش خدا بیشتر عجله کنید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال قهوه فال قهوه فال سنجش فال سنجش