باستی

لغت نامه دهخدا

باستی. ( حامص ) افتادگی. فروتنی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ).
باستی. ( اِخ ) دهی از دهستان سیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در 37 هزارگزی جنوب خاور دیلم و 6 هزارگزی خاور راه فرعی دیلم به گچساران در جلگه واقع است. ناحیه ای است گرمسیر و مرطوب ومالاریایی و دارای 380 تن سکنه ، آب آن از چاه تأمین میشود و محصول آن کشت غلات ( دیمی ) و شغل مردمش زراعت و راه آن فرعی است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

از دهات بوشهر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم