تلخ ابرو

لغت نامه دهخدا

تلخ ابرو. [ ت َ اَ ] ( ص مرکب ) آنکه دارای ابروی گره دار و پرچین باشد. ( ناظم الاطباء ). تلخ رو. تلخ جبین. ( آنندراج ). رجوع به تلخ رو شود.

فرهنگ فارسی

آنکه دارای ابروی گره دار و پر چین باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم