لغت نامه دهخدا
تبنین. [ ت َ ] ( اِخ ) شهری است و از آن است ایوب تبنینی بن ابوبکربن خطلیا. ( منتهی الارب ). شهری است در کوههای بنی عامر و مشرف بر شهر بانیاس بین دمشق و صور. ( معجم البلدان ج 2 ص 364 ). قصبه کوچکی است در ولایت بیروت و در 20 هزارگزی مشرق صور. در دوران جنگهای صلیبی دارای استحکام و اهمیت بود. در سال 583 هَ. ق. صلاح الدین ایوبی آن را بازگرفت. دارای باغها و درختان پرمیوه و کشت زارهای خرم است و بر بالای تپه ای قرار دارد و چشم انداز زیبایی را بوجود آورده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).