بازداشته شده

لغت نامه دهخدا

بازداشته شده. [ ت َ / ت ِ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) محبوس. زندانی شده. گرفتارشده. مُکَبَّل. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم