باورداشت

لغت نامه دهخدا

باورداشت. [ وَ ] ( مص مرکب مرخم ، اِ مرکب ) قبول. پذیرفت. قبول داشتن. پذیرفتن. ثقه : گفتند توکل چیست ؟ گفت : الثقة باﷲ؛ باورداشت خدای در روزی. ( تذکرة الاولیاء عطار ).

فرهنگ فارسی

قبول قبول داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ابجد فال ابجد