دلی چای

لغت نامه دهخدا

دلی چای. [ دَ ] ( اِخ ) ( از: ترکی دلی ، به معنی دیوانه + چای ، به معنی رود ) شعبه ای است از رود حبله رود در ناحیه خوار تهران. ( جغرافیای طبیعی کیهان ). رود کوتاهی است در شمال ایران این رود در ناحیه دماوند از کوههای مومج سرچشمه گرفته وارد دشت خوار می شود و همه جا مجرای آن دره های تنگ است و ظاهراً بمناسبت سرعت جریانش به این نام خوانده شده است. ( ازدائرة المعارف فارسی ). و یا بمناسبت تغییری که بسبب سرعت در بستر خود دهد. || نام خشک رودی به مغرب قزوین که از کوههای سفید درّان سرچشمه گیرد و جلگه غربی قزوین را از آب بهاره خود مشروب سازد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فنجان فال فنجان فال میلادی فال میلادی فال آرزو فال آرزو