بی خبری

لغت نامه دهخدا

بی خبری. [ خ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) حالت بی خبر. رجوع به بی خبر و خبر شود.

فرهنگ فارسی

حالت بی خبر ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم