لغت نامه دهخدا
توب. [ ت َ ] ( ع مص ) بازگشتن از گناه. ( زوزنی ). از گناه بازگشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). توبه. متاب. تتوبة. بازگشت از گناه. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || توفیق توبه دادن خدای کسی را: تاب اﷲ علیه ؛توفیق توبه داد خدای او را یا آسان گردانید دشواری وی را یا باز مهربان شد بر وی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برگشتن حق تعالی از قهر و عذاب. ( آنندراج ).