لغت نامه دهخدا
خرامه. [ خ َ م َ ] ( اِخ ) از دیه های وزواه قم. ( تاریخ قم ص 140 ).
خرامه. [ خ ِ م ِ ] ( اِخ ) قصبه ای است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 78هزارگزی جنوب خاوری زرقان کنار راه فرعی شیراز به سهل آباد خیر و نیریز. این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای معتدل و مالاریایی و دارای 2850 تن سکنه فارسی زبان. آب آن از رودخانه کروقنات. محصولاتش : غلات ، برنج و میوجات می باشد. اهالی بکشاورزی و کسب و باغبانی گذران می کنند و از صنایع دستی قالی و گیوه می بافند. بدانجا یک دبستان و پاسگاه ژاندارمری وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).