ارام کردن

لغت نامه دهخدا

( آرام کردن ) آرام کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آرامانیدن. آرمش دادن. آرامش دادن. آرام بخشیدن. تسکین.

فرهنگ فارسی

( آرام کردن ) ( مصدر ) ۱- استراحت بخشیدن راحت بخشیدن آسایش دادن . ۲ - تسلی دادن تسکین بخشیدن . ۳ - مطمئن کردن .
آرامش یافتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال عشق فال عشق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نوستراداموس فال نوستراداموس