حلاجیه

لغت نامه دهخدا

حلاجیه. [ ح َل ْ لاجی ی َ ] ( اِخ ) از فِرَق امامیه حلولیه ، اصحاب ابومغیث حسین بن منصور حلاج بیضائی. رجوع به حلاجیان شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عرفان و تصوف التقاطی به عنوان یکی از آسیبهای مخالفت با عقل و عقلگرایی ، بحث عمیق کلامی و فرقهای است. با شناخت سردمداران این تفکرات ضد عقل و وحی علاوه بر شناخت حقیقت تصوف به روشهای مختلف این تفکرات نیز منتقل می شویم. حسین بن منصور بیضاوی از سران متصوفه و عرفان از نمونه های بارز تفکری است که عقل را کنار زده و در مقابل وحی ایستاده و به ابراز عقایدی به ظاهر عرفانی می پردازد. حامیان وی را حلاجیه می نامند.
ابو عبدالله حسین بن منصور فارسی ملقب به حلاج از اهالی بیضاء فارس بوده و در یکی از روستاهای این دیار به نام طور در سال ۲۴۴ به دنیا آمد. جد او از مجوسیان (زردشتی) بوده و گفته شده که علت ملقب شدن او به حلاج، پنبه زنی او بوده و یا اینکه فاش نمودن اسرار مردم اشتغال وی بوده است.
اساتید
از اساتید و مشایخ صوفیه مانند جنید بغدادی و ابوحسین نوری ، فوطی و عمرو بن عثمان المکی و سهل بن عبدالله تستری بهره برد. سالیانی از خرقه پوشان سهل بن عبدالله تستری بود و در سن ۱۸ سالگی از تستر به بصره مسافرت نمود و با صوفیه بصره محشور شد و بعد به نزد مشایخ دیگر صوفیه مانند جنیدبغدادی و عمرو بن عثمان المکی و ابویعقوب اقطع رسید و بادختر ابویعقوب ازدواج نمود. حلاج در سال ۲۷۰ هجری، وقتی ۲۶ سال داشت برای انجام حج، عزم کعبه کرد و این نخستین بار بود که به مکه می رفت. در مراجعت از مکه به اهواز به تعلیم صوفیان پرداخت، در این زمان روابطش با مشایخ صوفی مانند جنید و عمرو بن عثمان المکی و ابویعقوب اقطع تیره شد. به مدت ۵ سال در دیار خراسان و ماوراءالنهر ، ترکستان ، هند ، چین ، سجستان ، کرمان ، فارس و بصره به تبلیغ و تعلیم مبانی صوفیه و تعلم سحر و شعبده شتغال داشت. او از سحر و شعبده به عنوان کرامت خویش بهره برداری کرد و با تبلیغ و رفتارهای صوفیانه و زاهدانه و دوری از دنیا به اغوای مردم همت گماشت. این اغوا گری اثر نمود. بطوریکه عدهای بعد از فتنه های او معتقد شدند که خداوند در او حلول کرده است و نیز برخی مدعی ربوبیت او شدند.
تبلیغ و اغواء
او باسفرهای تبلیغاتی خود، تلاش بسیاری را برای بدست آوردن حامیان و مریدان خویش هزینه می کرد و در هر منطقه کفر و زندقه و خرافه را تبلیغ می نمود و با اظهار سحر و شعبده سعی کرد عموم مردم را تحت تاثیر خویش قراردهد و به او معتقد شوند. او هند، خراسان ، ماواءالنهر ، قم ، شوشتر ، خوزستان ، بغداد و مکه و نیز شهرهای مختلف را زیر پا گذاشته و از هر ناحیه به او توجه می شده است بطوریکه مردم هند او را مغیث (فریادرس) و مردم ترک او را مقیت (حفظ کننده) و خراسانیان او را ابوعبدالله زاهد و اهل خوزستان او را شیخ حلاج الاسرار و حامیانش در بغداد او را مصطلم (بنیان کن) و در بصره از او به مجیر (پناه دهنده) یاد می کردند. این مسائل نشان دهنده تلاش وی برای ادعاهای غلو آمیز او نزد عموم مردم است؛ زیرا این اسامی (مغیث و مقیت و مصطلم و مجیر) برای خداوند است.
حیله های حلاج
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال سنجش فال سنجش