زن گرفتن. [ زَ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) زن کردن. ازدواج. تأهل. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). زنی را به عقد ازدواج درآوردن. زناشویی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زن و دیگر ترکیبهای آن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) زنی را به عقد ازدواج در آوردن زناشویی کردن .