لغت نامه دهخدا خوب سیرت. [ رَ ] ( ص مرکب ) پاک نهاد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : شه خوب صورت شه خوب سیرت شه خوب منظر شه خوب مخبر.فرخی.دو کس چَه ْ کنند از پی خاص و عام یکی خوب سیرت یکی زشت نام.سعدی ( بوستان ).