تسمیع

لغت نامه دهخدا

تسمیع. [ ت َ ] ( ع مص ) تشنیع کردن و تشهیر نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). افشا و آشکار کردن عیب کسی و مشهور و رسوا کردن او را. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) ( از متن اللغة ): و من الحدیث «من سمع بعبد سمع اﷲبه » سمعاﷲ به اسامع خلقه ، شهره و شنع علیه. ( از متن اللغة ). || منتشر کردن ذکر کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زائل ساختن گمنامی از کسی یا پراکنده ساختن ذکر او. ( از اقرب الموارد ) ( ازالمنجد ). || شنوانیدن آواز کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) ( از متن اللغة ). || گفتن «سمعاﷲ لمن حمده ». تسمیع پس از رکوع هر نماز مستحب است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تسمیع به گفتن «سمع اللّه لمن حمده» بعد از رکوع و در حالت ایستاده گفته می شود.
تسمیع در باب صلات آمده است‏
گفتن «سمع اللّه لمن حمده» پس از رکوع، در حالت ایستاده و آرامش بدن برای امام، مأموم و نیز کسی که نماز را فرادا می‏خواند مستحب است. مستحب است در نماز آیات پس از رکوع پنجم و دهم سمعله و در باقی رکوعها تنها تکبیر گفته شود.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال انگلیسی فال انگلیسی