بی پرده

لغت نامه دهخدا

بی پرده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) بی حجاب. مکشوف و آشکارا. ( ناظم الاطباء ). || صریح. آشکار. واضح :
سخن بی پرده میگویم ز خود چون غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی.حافظ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال احساس فال احساس فال درخت فال درخت فال جذب فال جذب