تنجیده

لغت نامه دهخدا

تنجیده. [ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف ) بمعنی ترنجیده است که درهم کشیده شده و فشارده گردیده و پیچیده باشد. ( برهان ). درهم کشیده بود و آن را ترنجیده نیز گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ). درهم کشیده و درهم فشرده وپیچیده و دلتنگ و محزون. ( ناظم الاطباء ). تنجیدن مصدر آن است. ( انجمن آرا ). رجوع به تنج و تنجیدن شود.

فرهنگ معین

(تَ دِ ) (ص مف . ) به خود پیچیده ، در هم فشرده .

فرهنگ عمید

۱. به خودپیچیده.
۲. درهم کشیده.
۳. فشرده شده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بخود پیچیده در هم فشرده ترنجیده .

ویکی واژه

به خود پیچیده، در هم فشرده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال زندگی فال زندگی فال اوراکل فال اوراکل فال تماس فال تماس