غلو کردن

لغت نامه دهخدا

غلو کردن. [ غ ُ ل ُوو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) از حد گذشتن. غالی بودن. غلو داشتن. رجوع به غُلُوّ شود :
با هرکه دوستی کنی از دل مکن غلو
با هرکه دشمنی کنی از جان مبر خطر.خاقانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم