عاتقه

لغت نامه دهخدا

( عاتقة ) عاتقة. [ ت ِ ق َ ] ( ع ص ) کمان کهنه سرخ رنگ. ( اقرب الموارد ). رجوع به عاتق و عاتک شود. || دختر جوان. مؤلف اقرب الموارد آرد: در صحاح گوید، جاریة عاتقة یعنی شابة، که به بلوغ رسیده و هنوز به شوی نرفته باشد. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کمان کهنه سرخ رنگ دختر جوان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال ای چینگ فال ای چینگ فال فنجان فال فنجان