توخ

لغت نامه دهخدا

توخ. ( اِ ) درخت گزنه. ( ناظم الاطباء ).
توخ. [ت َ ] ( ع مص ) فرورفتن انگشت در چیزی نرم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

= تاخ

فرهنگ فارسی

( اسم ) تاقوت
فرو رفتن انگشت در چیزی نرم

دانشنامه عمومی

توخ ( به لاتین: Tokh ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم