جندبادستر

لغت نامه دهخدا

جندبادستر. [ ج ُ دِ دَ ت َ ] ( معرب ، اِ مرکب ) بفارسی آش بچگان و بترکی اغلان آشی نامند و آن شبیه به خصیه است و جوان آن مائی و در انهار عظیمه بیشتر یافته می شود. از سگ بسیار کوچکتر و موی او سرخ مایل بسیاهی و در خارج آب تعیش نمیکند و در دیلم او راشنگ نامند و قیاس تقاضای آن نمیکند که خصیه آن به عظم جند باشد و حقیر تازه او را ملاحظه نموده که صیاد قطع نموده اصلاً بوی و لون نداشته بعد از جوشانیدن او در آب خاکستر و پرورده کردن به دودگاه بعد از مدتی صاحب بوی و لون شده و اینکه در او نوعی استحاله هست شکی نیست و آن حیوان غیر سگ آبی بحری است و بهترین او سرخ و بعد از آن زرد او است و سیاه او از سمومات قتاله است. در آخر سِیُم گرم و خشک و مفتح و محلل وتریاق ادویه بارده قتاله و اکثر هوام و مجفف و جهت احتباس حیض و اخراج مشیمه و جنین و نفخ و فواق و معض و مالیخولیای مراقی و قولنج بلغمی و ریحی و خفقان بارد و نسیان و فالج و رعشه و سایر امراض بارده دماغی و عصبانی نافع و مهیج حرارت غریزی و سعوط و طلاء او جهت دردسر مزمن و سبات و کناز و صرع و تشنج و سرسام بلغمی و روغن او و بدستور تضمید او با روغنها جهت تحلیل اورام مزمنه و دردهای بارد مثل مفاصل و امثال او گذاشتن آن در گوش جهت ریاح و ثقل سامعه و وجع بارده آن و اکتحال او جهت ظلمت بصر و دمعه و سَبَل و حمول او مصلح حال رحم و مُسْقِط جنین و مُدِرّ حیض وبول و آشامیدن آن بقدری که افیون خورده باشند رافع سمّیّت افیون و چون با مساوی او افیون بسایند سمّیّت او را زایل میکند و مضرّ محرورین و مصلحش شربت بنفشه و قدر شربتش تا یک دانگ و بدلش مثل اروج و نصف آن فلفل و در بعضی موادّ بوزن او مشبک و در امراض جگر فرفیون و جهت تحلیل رطوبات لزجه سه وزن او فلفل و ثلث او دارفلفل و ثلث آن زرنباد است. و جند سیاه بقدر یک مثقال کشنده است و در مدت یک روز و تریاق او ترشی ترنج و شیر الاغ. ( مخزن الادویة ) ( تحفه حکیم مؤمن ).

دانشنامه عمومی

کاستوریوم یا جُندُبادَستَر، معربِ گُندِبیدَستَر، ماده ای زردرنگ است که از کیسه های مخصوصی در بدن بیدستر آمریکایی ( Castor canadensis ) و بیدستر اروپایی ( Castor fiber ) ترشح می شود.
سگ آبی یا بیدستر از این ماده به همراه ادرار برای علامت گذاری قلمرو خود استفاده می کند. بیدسترِ نر و ماده هر دو یک جفت کیسهٔ جندبادستر و یک جفت غدهٔ مقعدی دارند که در دو حفره زیر پوست بین لگن و پایه دم قرار دارند. کلمهٔ گُند به معنی بیضه است٬ اما کیسه های گندبیدستر از نظر سلولی ربطی به بیضه ندارند و حتی غدهٔ واقعی ( غدد درون ریز یا برون ریز ) هم نیستند، از این رو نام بردن از آنها با عنوان غدهٔ غلفه، غدهٔ جندبادستر یا غدهٔ عطری درست نیست.
در بعضی از عطرها از جندبادستر به عنوان تنتور استفاده می شود و نیز گاهی در اوایل قرن بیستم به عنوان افزودنی غذایی از آن استفاده می شد.
در عطرسازی، اصطلاح کاستوریم یا جندبادستر به عصاره رزینوئید حاصل از تنتور الکلیِ جندبادستر خشک شده گفته می شود. کیسه های خشک شدهٔ جندبادستر را معمولاً به مدت دو یا چند سال نگه می دارند تا نرم شوند.
در ایالات متحده، سازمان غذا و دارو، عصاره جندبادستر را به عنوان یک افزودنی غذایی بی خطر مجاز دانسته است. انجمن تولیدکنندگان طعم و عصاره، عصاره و مایع جندبادستر را از سال ۱۹۶۵ مجاز دانسته است. با این حال مصرف آن در صنعت بسیار کم و در حدود سالیانه ۳۰۰ پوند است. در مقایسه مصرف وانیل سالانه بیش از ۲٫۶ میلیون پوند است.
جندبیدستر در ترکیبات بعضی از معجونها بکار رفته است و دارای مزاج گرم و خشک است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم