لغت نامه دهخدا
بتان. [ ب َت ْ تا ] ( اِخ ) دهی در حران. ( ناظم الاطباء ). ناحیتی است در حران. ( از ابن خلکان ). ابن اکفانی آن را به کسر باء ضبط کرده است. ( از معجم البلدان ).
بتان. [ ] ( اِخ ) نام دروازه ای به سیستان. این نام در اصل نسخه خطی بنان بوده و بعد تصحیح شده است. رجوع به تاریخ سیستان چ بهار ص 380 شود.