سابوره

لغت نامه دهخدا

سابوره. [ رَ / رِ ] ( اِ ) حیز و مخنث و پشت پائی را گویند. ( برهان ). هیز و مخنث. ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). بمعنی سبوره. ( رشیدی ). امرد.بی ریش. بی ننگ. پشت پا. تاز. سبوره. کنده. مأبون.

فرهنگ معین

(رَ ) (ص . ) مخنث ، هیز، امرد.

فرهنگ عمید

هیز، مخنث، پشت پایی.

ویکی واژه

مخنث، هیز، امرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال اوراکل فال اوراکل